"قصه‌های نهالِ کوچک"

•جایی برای شنیدن صداهای اتاق تاریک ذهنم•

چالش قرنطینگاری، روز سوم

بالاخره وقت این پیدا شد بیام اینجا و پست چالشو بذارم!

بریم به استقبال روز سوم در ادامه مطلب:)))

 

 

۳. چراغ‌های شهر

 

 

البته این چراغ‌های شهر من نیست ولی به شهر من نزدیکه!

یه جورایی جهت پیک‌نیک و عوض کردن آب‌‌ و هوا رفتیم اونجا...

باورش برام سخته که دوسال از این شب میگذره...

چقدر این روزا سریعتر میگذره عمرمون!

شب خوب و آرومی بود اون‌ شب... فک کنم شب بعد تولدمون بود و کیکی که شکوفه برام آورده بود رو برده بودیم اونجا...روشم از این شمعا گذاشته بودیم که جرقه‌ای‌طوره و خاموش نمیشه یعنی اولش که نمیدونسیم ولی بعد دیدیم هرچی فوت میکنیم باز یهو جرقه میزنه روشن میشه:))))

دیگه با ضرب و زور و خواهش و تمنا خاموشش کردیم!

 

پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۸

ساعت ۲:۳۵ نیمه‌شب

 

 

 

۲ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
Fatemeh Karimi
۱۳ فروردين ۰۳:۵۱

خیلی خوبه که شروعش کردی، چالش قشنگیه، عکسهات هم قشنگ بود تا اینجا بانو :))

یه سوالی جهت اینکه روبشه کنجکاویم :"

چرا توی یه پست نذاشتی؟

پاسخ :

آره خودمم راضیم از اینکه شروع کردم و قبول دارم چالش جالبی‌است.
ممنونم فاطمه جان❤ قشنگ میبینی!
راستش یکم میخواسم به این بهونه فعالیت بیشتری داشته باشم و بیشتر بنویسم...چون یکم دچار ننوشتن شده بودم ولی دلم نمیخواست😅گفتم به بهونه هر عکسی چند خطی هم بنویسم و حس کردم اینطوری جدا باشن بهتره...همین :)
Amir chaqamirza
۱۳ فروردين ۰۸:۴۲

سلام سلام سلام. :)

خیلی خیلی عالیه.... :)

پاسخ :

سلاااام:))
ممنونم ازتون🍀
نظر لطفتونه🌿
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان