بالاخره دیگه میتونم از این تریبون اعلام کنم که پایاننامه گرامی و پسلرزههای گرامیترش
این هفته تموم شد و رفت پی کارش:)))
عجیب خلاص شدما عجیب...
اونقدری که دیگه نمیدونم باید چیکار کنم:/
ولی عمیقا خوشحالم که همهی اون استرسا و نگرانیام تموم شدن و پایاننامم اینور سال ختم بهخیر شد.
و این یعنی اینکه دیگه دانشجوی مملکت به حساب نمیام!
چه عجیب و خوب بودن این 4 سال...
گاهی با خودم فکر میکنم که واسه این رشتهای که خوندم ساخته شدم یا نه؟علاقه بش دارم یا نه؟
شاید هنوزم جواب قاطعی واسه این سوالام نداشته باشم ولی اینو مطمئنم اگه برگردم بازم همین مسیر رو میام.
چون آدمایی اومدن تو زندگیم که معاشرت باهاشون از ته دل کیف میداد.
و این باعث میشه به این فکر کنم که خب شاید درست اومدم و راهم همین بوده..
الانشم که از همینحایی که وایسادم برمیگردم و به عقب نگاه میکنم، فقط روزای خوب و خاطرههای قشنگ این 4 سال یادم میاد و یه لبخند میشینه رو لبم...
و این یعنی از دوران دانشجوییم راضیم:)))