چهارشنبه ۱ بهمن ۹۹
دائم به همه میگم که تا دوهفته دیگه پایانناممو دفاع میکنم و تمام!
ولی الان نمیشینم پاش!
تو ذهنم هی میگم الان شروع میکنم ولی همچنان شروع نمیکنم و وقت هدر میدم!
تو ذهنم میگم به زهرا و فائزه میگم که نمیتونم باهاتون بیام ولی وقتی میرم تو گروه واسه شنبه باهاشون قرار میذارم!
و کلی مثالای این مدلی از این روزا!
که از انجام هیچکدومشم رضایت ندارم و حس عذاب وجدان هرکدومو به دوش میکشم...
چی میشه که آدم تو ذهنش یه چیزی یه جور میگذره ولی یه جور دیگه عمل میکنه؟!